دستشو میگیری نگرانت میشم دستتو میگیره دور میشه میره
تورو از دست دادن تلخه نفس گیره
دستام یخ کردن تو سرم آتیشه
وقتی ازهم دورین نگرانت میشه
♫♫♫
هزار ساله که رفتی من هنوز پشت شیشم
موهاتو باد برده عطرش جامونده پیشم
حال و روزم خوب وخوش نیست بی تو نا آرومم
به یادت که میفتم نگرانت میشم
نگرانت میشم نازکی رنجوری
توی ظاهر اما یاغی و مغروری
چشمات میخندن توی قاب چوبی
نگرانت هستم روبه راهی خوبی…
هزار ساله که رفتی من هنوز پشت شیشم
موهاتو باد برده عطرش جامونده پیشم
حال و روزم خوب وخوش نیست بی تو نا آرومم
به یادت که میفتم نگرانت میشم
♫♫♫
بگو ای بار به دلش پا بندی
توی عکس تازت بازم میخندی
اون که پیشش هستی عشقم حالیشه؟
اگه باز عاشق شی نگرانت میشه…
هزار ساله که رفتی…